مرکز آموزش عالی شهید بهشتی تهران

جشن الفبای معلمی

خاطره ای از یک دانشجو معلم قدیمی از فارغ التحصیل شدن دانشجویان مراکز تربیت معلم
امروز ۱۸۳ نفر دانشجو معلم مرکز تربیت معلم فارغ التحصیل شدند، دانشجو هایی که ۲ سال با هم در یک خوابگاه زندگی کرده بودند ُ خندیده بودند ُ گریه کرده بودندُ و نفس به نفس هم مثل اعضای یک خانواده لحظه های تحصیل رو سپری کرده بودند.
معلم های رسمی که دوره تربیت معلم روسپری کردند بهتر میدونن که اونها امروز چه حالی داشتند
خصوصا که هر کدوم از شهرهای مختلفی بودند و در محفل کوچک خداحافظی امروز از هم جدا شدند
خیلی از صحنه هایی که امروز دیدم رو هرگز فراموش نخواهم کرد  اشکهای بچه ها گویای حسرتشون از پایان دوره و جدا شدن از هم بود
 این رو میشد دید  اما موضوع مهمتر که با چشم دیدنی نبود حس نوید بخش شروع دوره جدید معلمی برای اونها بود برای همین ما اسم مراسم کوچک و خودمونیمون رو  جشن فارغ التحصیلی یا جشن خداحافظی نگذاشتیم  اسمش رو گذاشتیم جشن الفبای معلمی
ما در محفل ساده مون  سوگند نامه معلمی خوندیم و من امیدوارم که همه اونها از صمیم قلب آماده معلمی شده باشند و عزم وعشق ورود به این عرصه مقدس در وجودشون جوانه زده باشه
امیدوارم همشون  تو  این دو سال آماده و ساخته شده باشند و معلمهای خوبی بشن
دلم برای تک تک اونها تنگ خواهد شد .دوست داشتم امروز  فقط یک جمله به همه اونها بگم اینکه خیلی دوستشون دارم و امیدوارم اونها هم همینقدر شاگردهاشون رو دوست داشته باشن (البته این رو به خیلی هاشون گفتم)
 رشته اونها آموزش کودکان استثنایی بود(نابینا/ناشنوا/کم توان و........)امیدوارم اونها با معلوماتی که در این دو سال کسب کردند و با تلاش و انگیزه/ چشمها و گوش ها و ذهن های بچه هایی بشن که تشنه محبت و نیازمند کمک هستند و امیدوارم قلبشون صدای قلب های منتظر دانش آموزا رو بشنوه و براشون بتپه
من برای اونها از قول شهید رجایی نوشتم :
معلمی عشق است   و ایثار و گذشت
اگر به دیده شغل به آن می نگری آن را رها کن
والا بر تو مبارکباد
و من امیدوارم همه اونها شایسته این تبریک باشند
امیدوارم همه ما معلم ها شایسته این تبریک باشیم 
(نوشته شده توسط معلم در دوشنبه بیست و هفتم خرداد 1387 و ساعت 23:11