مرکز آموزش عالی شهید بهشتی تهران

والا من نمی خوام معلم بشم ، بلا من نمی خوام معلم بشم

 معلم بی تجربه زنگ سوم اومد توی دفتر . خیلی اعصابش خورد بود جوری که اگه جا داشت هر چی دانش آموز رو قورت می داد. روی صندلی نشست . لیوان چای رو گرفت توی دستش بعد هم با یه لحن تند جوری که انگار کسیش رو کشتن گفت : کشتن من و دیوونم کردن - چقدر سرو صدا می کنن . یه بار چیزی نگیم دو بار چیزی نگیم .آخه تا کی صبر تا کی حوصله تا کی ... دفعه ی دیگه یا نمی آم کارورزی یا هم اگه اومدم ، سر کلاس نمی رم و توی دفتر می شینم

کشتن من و دیوونم کردن - چقدر سرو صدا می کنن . یه بار چیزی نگیم دو بار چیزی نگیم .آخه تا کی صبر تا کی حوصله تا کی ... دفعه ی دیگه یا نمی آم کارورزی یا هم اگه اومدم ، سر کلاس نمی رم و توی دفتر می شینم

-معلم با تجربه : خب دیگه معلمی همینه یا با دانش آموز باید کل کل کنی یا با ولی دانش آموز و یا با اداره یا مدیر یا  معاون ... فقط باید صبر داشته باشی. البته شما تازه اول راه هستید و نمی دونید چطور با دانش آموز رفتار کنید .

(توی دل خودم : نه که شما ها خیلی می دونید)

- یه معلم بی تجربه ی دیگه : البته دانش آموزا به عنوان یه معلم روی ما حساب باز نمی کنند و اصلا به حرفامون گوش نمی کنند .یه دلیل دیگه هم که اونا سروصدا می کنند اینه که معلمشون از روش چوب درمانی استفاده می کنه و وقتی ما می آیم یکی این که کتک نمی زنیم و دوم اینکه اگه خواسته باشیم کتک بزنیم سر و کارمون با اداره و از این جور حرفاست . بلاخره باید سوخت و ساخت .

بگذریم این گفت و گو ها ادامه داره ولی تنها راه نجات اینه که توی کلاس با فاطعیت رفتار کنی .نه اینکه کتک بزنیا ولی کاری کن که بچه ها روت حساب باز کنند . باهاشون هم دوست باش .هر وقت ازشون تکلیف خواستی حتما تکلیفا رو با دقت ببین و روی همه ی اونا نظر بده . این حرفا رو امروز صبح یه معلم باز نشسته وقتی که فهمید تربیت معلمی هستم بهم گفت . و گفت که شما هنور نمی تونید خوب درس بدید و حتما باید چند سالی تجربه کسب کنید . یه نصیحت از من یادت باشه : سال دیگه که رفتی مدرسه حتما با آمادگی کامل برو سر کلاس وگر نه سر کلاس کم میاری .

باشه ، ممنون از اینکه راهنمایبم کردید.

آقا ممنون همینجا نگه دارید من پیاده می شم . آقا معلم از شما هم خیلی ممنونم .

برگرفته از وبلاگ: http://bazbaranbatarane.blogfa.com/